loading...
***جدید ترین اس ام اس ها***
مهرداد بازدید : 148 نظرات (0)

مردم اغلب از بی وقتی شکایت می کنند در حالی که مشکل اصلی بی هدفی است

 

آغوشت …
اندک جایی ، برای زیستن
اندک جایی ، برای مردن

 

بهشت جایی هست میان بازوان تو
جایی برای آرامش من
بدون هیچ هراسی
آغوشت بهشت من است

حسن باران این است که زمینی ست ، ولی آسمانی شده است و به امداد زمین می آید

بعضی آدما عین جارو برقین ! تا یه کار کوچیک واست بکنن اونقد سر و صداشو در میارن که آدم پشیمون میشه

 

مهرداد بازدید : 165 نظرات (0)

برای پیری عصا نمیخواهم …
تو را میخواهم !
عصایم باش …

 

نگاه کن !
این آسمان نیست که دلش گرفته ، دل منست که یک آسمان گرفته

 

اینکه توقع داری زندگی باهات خوب باشه چون تو با اون خوبی ، مثه این میمونه که توقع داری گرگ تو رو نخوره چون توام اونو نمیخوری

 

“امروز” هم شاید گذشته ی “فردایی” باشد ، که دلمان برایش تنگ خواهد شد

 

من نمیدونم این چه کاریه که همیشه میگن باید از صفر شروع کنیم ، من خودم یه بار از ۱۱ شروع کردم اتفاقا خیلی هم خوب جواب داد

 

چه فرقی می کند !
که من عاشق تو باشم !
وقتی دنیایت پی هوای دیگریست

 

مهرداد بازدید : 132 نظرات (3)

دو پرنده از هم می گذرند بی آنکه بدانند روزی جوجه های یک لانه بوده اند

 

بگذار کمی تمام زندگیت باشم !
فقط کمی

 

عاقلانه انتخاب کن تا عاشقانه زندگی کنی
زیرا اگر عاشقانه انتخاب کنی عاجزانه زندگی خواهی کرد !

 

ارزش محبت به استمرار آن است نه به اندازه ی آن

 

هر انسانی عطری خاص دارد !
گاهی …
برخی ، عجیب بوی خدا می دهند ، مثل “مادر”

 

خواهی نشوی همرنگ
رسوای جماعت باش

 

مهرداد بازدید : 150 نظرات (0)

نگران نباش ، تنها نیستم
خیالت همیشه با من است

 

دستهایم را محکمتر فشار بده نازنینم ، اینجا خیلی ها سر جدایی تو و من شرط بسته اند

 

عاقبت پاسخ نامه هایم را داد ، نوشته بود : عاشق پستچی شدم

 

نپرس از نبودنم این روزها ، خودم هم به طرزی عجیب مزاحم خودم هستم !

 

خواستن تو برای من ، خواستن همان سیبی بود که آدمی را آواره ی زمین کرد

 

تلخی قصه آنجاست …
وقتی دلم “سوخت” ، دلش “خنک” شد

مهرداد بازدید : 160 نظرات (0)

دلم قصه ای عاشقانه میخواهد که تا آخرش پای هیچ نفر سومی به میان نیاید

 

از استاد علوم پرسیدند عشق چیست ؟ گفت : عشق تنها عنصری هست که بدون اکسیژن میسوزاند

 

حتی روز مرگم هم با هم تفاهم نداریم
من “سفید” میپوشم و تو “سیاه”

 

دوست دارم بهترین و زیباترین فرد جهان رو بکشم !
.
.
.
ولی خودکشی گناهه خوب !

 

می دانم تا پلک به هم بزنم می آیی ، با انار و آینه دردست هایت !
به قول فروغ : “من خواب دیده ام”

مهرداد بازدید : 159 نظرات (0)

خدا ، امید و خواب را برای جبران غم های زندگی به ما ارزانی داشته است

 

به بعضیا باید گفت : کم پیدایی ، خدا را شکر !

 

بیا باز هم خودمان را به نفهمی بزنیم !
گاهی بفهمی ، نفهمی … نفهمی ، اوج فهم است !

 

اگر موهایت نبود …
باد را چگونه نقاشی می کردم ؟

 

همیشه خاطره ای هست …
که نفس آدم را برای لحظاتی می گیرد !

 

در اوج ناراحتی و عصبانیت ، تنها یک لبخند تو مرا به وجد می آورد

 

با احتیاط بخوانید ، سطح متن ها “لغزنده اند”
بس که من سطر به سطر “باریدم” و نوشتم

 

چون بال به بال عشق بستی
تا هست جهان همیشه هستی

 

دلش تنگ است !
حیف که میخواهد این بار حسابی روی حرفش بایستد

مهرداد بازدید : 171 نظرات (0)

میگن واسه کسی بمیر که واست تب کنه !
کسی تب نکرد ؟ یه خورده ؟ عطسه ؟ سرفه ام نبود ؟ کسی هست اصلا ؟

 

وقتی دلت خسته شد ، دیگر خنده معنایی ندارد
فقط میخندی تا دیگران ، غم آشیانه کرده در چشمانت را نبینند !

 

تمام “من” ، دارد “تو” میشود ، باور میکنی ؟ !

 

ابراهیم ! تبرت را زمین بگذار ! ظاهرم را نبین ، من فقط دلم سنگی شده !

 

آرزوهایم حسابی قد کشیده اند ، ببین خواستن تو چه مردی شده برای خودش !

 

کجا بودنم را نمیدانم !
اما خستگی گذر از بیابان را حس میکنم

مهرداد بازدید : 165 نظرات (0)

من بی تو در غریبترین شهر عالمم …
بی من تو در کجای جهانی که نیستی ؟ !

 

گاهی آرزو می کنم ای کاش …
دل نبود تا تنگ شود
تا خسته شود
تا بشکند

 

هیچ کس سرش شلوغ نیست ، همه چیز بستگی به “اولویت ها” دارد

 

نیمکت درونم خاک گرفته است ، هر رهگذری که رد میشود فقط بند کفش هایش را سفت میکند و میرود

 

خیالت پهن است دور و برم ، خیالت جمع !

مهرداد بازدید : 140 نظرات (0)

“انتظار” …
لحن خیس نگاه انسانهای ست ، که زندگیشان بوی تنهایی میدهد

 

همینقدر که گل دادن به یه خانم معجزه میکنه ، چایی آوردن برا آقای خونه هم معجزه میکنه !
گفتم در جریان باشین

 

فیلسوف چیه ؟
هنگامیکه فیل بین انسان و خورشید قرار بگیرد به طوری که سایه فیل روی انسان بیفتد ، فیلسوف رخ میدهد

 

سوختن زیباترین فرجام یک قلب است ، به شرطی که تو آتش بیار معرکه باشی !

 

تمام زخم هایم مرهمش لب های توست ، بوسه نمیخواهم ! فقط حرفی بزن …

مهرداد بازدید : 148 نظرات (0)

فدای صداقت بی سوادی که وقتی ازش پرسیدن : عشق چند حرفه ؟
گفت : چهار حرف
همه بهش خندیدن در حالی که اون داشت با خودش زمزمه میکرد : مادر مگه چند حرفه ؟ !

 

رسید وقت انار ، این میوه پاییزى …
و چه دل خونى دارد انار ، از رسیدن !

 

حضورش برایم اهمیتی نداشت …
اما غیبتش خیلی آزار دهنده بود !

 

بذار دوباره عطر تو بپیچه تو صحن دلم
دوباره تو دوباره من دوباره ما بشیم با هم

 

مهرداد بازدید : 163 نظرات (0)

گاهی دلم چقدر ساده تنگ میشود
برای کودکی هایم
خنده هایی از ته دل
خوابهایی آرام
نگاه هایی متفاوت
قهر هایی ساعتی
حرفهایی ساده

 

دوست داشتن کسی که شما رو دوست نداره مثل بغل کردن کاکتوس میمونه
هرچی محکم تر بغل کنی بیشتر آسیب میبینی

 

چقدر کش می آیند روزها …
وقتی دلتنگش میشوی

 

اصلا به روی خودم هم نمی آورم که نیستی
هر روز صبح شماره ات را می گیرم

 

نه ترسی در نگاهش
نه اضطراب در وجودش
نه عشقی در سرش
نه دردی در دلش
فقط شبیه من قدم می زند
سایه ام
خوش به حالش …

 

جاگذاشته ام …
دلم را ، هرکه یافت ، مژدگانی اش تمام زندگی ام

 

کاش به قیمت لبریز کردن دیگران از غصه ، خودمان را خالى نکنیم

 

گاهی از دور میبینمت و مطمئن تر میشوم که “دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست” ، هیچ چیز

مهرداد بازدید : 162 نظرات (0)

خاطره یعنی …
گذشته ، نگذشته !

 

ما عاشق فهم و ادب و معرفتیم
خاک قدم رفیق زیبا صفتیم
چون تک تک این صفات در قلب تو هست
ما مخلص تو ، عزیز با معرفتیم

 

یعنی اینقدر که دخترها دنبال شوهر میگردن اون سنجابه تو عصر یخبندان دنبال فندوق نمیگرده

 

مرا آموختی آواره باشم
به درگاه جنون بیچاره باشم
تو خورشیدی مدار عشق با توست
مرا بگذار تا سیاره باشم

مهرداد بازدید : 145 نظرات (0)

دلش تنگ است !
حیف که میخواهد این بار حسابی روی حرفش بایستد

 

هیچوقت گول ظاهر آدما رو نخورید ، یه نفر گول ظاهر منو خورد ، من الان گول ظاهر ندارم !

 

اون چیزی که بهش میگن “دل” ، اگه فراموشت کنه میزارمش زیر گل

 

در میان گلها عطر یادت را می بویم ، آسمانی تر از آنی که به نوشتن در آیی

 

هر بار که تو را یاد میکنم ، گم میشود تکه ای از من ، در من !
همین روزهاست که تمام شوم

 

چه کسی بود گفت Love ؟
ما نسل مجازی هستیم نهایت احساساتمان Like است

 

ماهى به آب گفت : بی تو میمیرم ، آب خواست امتحانش کنه گفت : به حرفات فک میکنم !
رفت و زود برگشت اما ماهى مرده بود !
هیچوقت با نبودنت امتحانم نکن

 

بعضیا رو باید تو قطعه ی هنرمندان دفن کنند ، از بس خوب نقش بازی میکنن

مهرداد بازدید : 133 نظرات (0)

اگر موهایت نبود …
باد را چگونه نقاشی می کردم ؟

 

همیشه خاطره ای هست …
که نفس آدم را برای لحظاتی می گیرد !

 

در اوج ناراحتی و عصبانیت ، تنها یک لبخند تو مرا به وجد می آورد

 

با احتیاط بخوانید ، سطح متن ها “لغزنده اند”
بس که من سطر به سطر “باریدم” و نوشتم

 

باور کن ، نگاه مان طعم گرسنگی ندارد
تشنه ی قطره ای نوازش است !

 

چون بال به بال عشق بستی
تا هست جهان همیشه هستی

مهرداد بازدید : 153 نظرات (0)

دلم سوخت براى پسرک …
وقتى گفتم کفشهایم رو خوب واکس بزن
گفت : خیالت راحت
مانند سرنوشتم برایت سیاهش میکنم !

 

کجا بودنم را نمیدانم !
اما خستگی گذر از بیابان را حس میکنم

 

خدا ، امید و خواب را برای جبران غم های زندگی به ما ارزانی داشته است

 

به بعضیا باید گفت : کم پیدایی ، خدا را شکر !

 

بیا باز هم خودمان را به نفهمی بزنیم !
گاهی بفهمی ، نفهمی … نفهمی ، اوج فهم است !

 

مهرداد بازدید : 140 نظرات (0)

از قلبم پرسیدم چرا شب ها خوابم نمیره ؟
قلبم جواب داد :
چون بعدازظهر خوابیدی ، به من هیچ ربطی نداره !

 

باور کن ، نگاه مان طعم گرسنگی ندارد
تشنه ی قطره ای نوازش است !

 

چون بال به بال عشق بستی
تا هست جهان همیشه هستی

 

دلش تنگ است !
حیف که میخواهد این بار حسابی روی حرفش بایستد

مهرداد بازدید : 150 نظرات (1)

چقدر کش می آیند روزها …
وقتی دلتنگش میشوی

 

اصلا به روی خودم هم نمی آورم که نیستی
هر روز صبح شماره ات را می گیرم

 

نه ترسی در نگاهش
نه اضطراب در وجودش
نه عشقی در سرش
نه دردی در دلش
فقط شبیه من قدم می زند
سایه ام
خوش به حالش …

 

جاگذاشته ام …
دلم را ، هرکه یافت ، مژدگانی اش تمام زندگی ام

 

گاهی از دور میبینمت و مطمئن تر میشوم که “دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست” ، هیچ چیز

مهرداد بازدید : 161 نظرات (0)

یعنی اینقدر که دخترها دنبال شوهر میگردن اون سنجابه تو عصر یخبندان دنبال فندوق نمیگرده

 

مرا آموختی آواره باشم
به درگاه جنون بیچاره باشم
تو خورشیدی مدار عشق با توست
مرا بگذار تا سیاره باشم

 

دوست داشتن کسی که شما رو دوست نداره مثل بغل کردن کاکتوس میمونه
هرچی محکم تر بغل کنی بیشتر آسیب میبینی

 

گاهی دلم چقدر ساده تنگ میشود
برای کودکی هایم
خنده هایی از ته دل
خوابهایی آرام
نگاه هایی متفاوت
قهر هایی ساعتی
حرفهایی ساده

 

از اونجایی که گلچین روزگار عجب خوش سلیقه است
همش نگران خودم هستم !

مهرداد بازدید : 145 نظرات (0)

گفتم خدایا سوالی دارم
گفت : بپرس
پرسیدم چرا وقتی شادم همه با من میخندند ولی وقتی ناراحتم کسی با من نمیگرید ؟ !
جواب داد : شادی را برای جمع کردن دوست آفریده ام ولی غم را برای انتخاب بهترین دوست

مهرداد بازدید : 161 نظرات (0)

وقت و بی وقت سرش نمی شود
“خاطرات تو”

 

نترس ، راه عاشقی توش شکست و باختن زیاده ، قدم بردار ، وقتی به عشقت برسی این راه زیبا ترین راهی میشه که توش قدم برداشتی

 

یه وقتایی یه کسایی رو تو زندگیمون راه میدیم که ننه باباشون تو خونه به زور راهشون میدادن …

 

نفهم ترین موجود دنیا دل است ، آن هنگام که با هیچ زبانى رام نمیشود

 

وقت رفتن است ، همه وسایل را جمع کردم بجز صندلى تو …
شاید وقتى برگردى خسته باشى !

 

بی بهانه به خاطرم می آیی ، شاید همین باشد معنای عزیز بودنت

 

یادت باشد فرقی نمیکند تو ، دل ببری یا من دل ببازم
اگر حکم ، حکم دل نباشد دیر یا زود یک نفر خواهد برید

 

همه چیز دست به دست هم داد تا من و او نتوانیم دست در دست هم بگذاریم !

 

هیچ چیزی در دنیا به این نمی ارزد که انسان از آنچه دوست دارد روگردان شود

 

 

مهرداد بازدید : 182 نظرات (0)

تو آن گلبرگ سبز آرزو بودی
که روزی آرزو کردم
در این دنیا نصیب این دلم گردی
ولی قسمت نشد انگار
دلم تنها شد و تنها !

 

دلیل گریه ی هرشب ، کمی شریکم باش
که گریه بیشتر از اشک ، شانه میخواهد !

 

سردم است …
و دیگر “دوستت دارم” تو هم گرمم نمی کند

 

همه گفتند :
بخشش از بزرگان است
من بخشیدم و هیچکس نگفت چقدر بزرگ شدى
همه گفتند :
بلد نبودى حقت را بگیرى

 

مهرداد بازدید : 144 نظرات (0)

هیچ کس نفهمید که خدا هم تنهائیش را فریاد میزند :
 قل هو الله و احد

 

گاهی از دور میبینمت و مطمئن تر میشوم که “دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست” ، هیچ چیز

 

کاش به قیمت لبریز کردن دیگران از غصه ، خودمان را خالى نکنیم

 

مگر تو باران را دوست نداشتی ؟
برگرد و ببین آسمان چشمانم را برایت بارانی کردم

 

و صدایی که هم اکنون نمی شنوید …
سکوت یک مرد دلتنگ است !

 

قهوه هم طعم عسل میدهد وقتی تو آنطرف میز نشسته باشی

 

مهرداد بازدید : 166 نظرات (0)

نیستی
و
من
پرم از لحظاتی که مملو از توست …

 

همه گفتند :
بخشش از بزرگان است
من بخشیدم و هیچکس نگفت چقدر بزرگ شدى
همه گفتند :
بلد نبودى حقت را بگیرى

 

بعضیام دلتو که میدی بهشون پس میارن ، اما انقد له شده دیگه خودتم نمیدونی باهاش چیکار کنی !

 

جانم که تو باشی …
جان به لب شدن چه لذتی دارد

مهرداد بازدید : 141 نظرات (0)

اگر بدانم روز مرگم از مزارم میگذری ، سال و ماه و روز و شب در انتظار مردنم

 

شکسپیر : همیشه به کسی فکر کن که تو رو دوست داره ، نه کسی که تو دوسش داری

 

طرف سگشو میبره دامپزشکی منشی میگه سگت مریضه ؟
طرف : پ ن پ خودم هاری گرفتم سگم گفت من اینجا آشنا دارم بیا بریم دکتر ببینتت !

 

تو که نباشی باران نمی بارد ، فقط بعضی وقت ها زمین و زمان خیس می شود !

 

باید یکی توی زندگیت داشته باشی که فاصله ی “دلم تنگ شده” و “دارم میام دنبالت” بیشتر از چند ساعت نباشه …

مهرداد بازدید : 159 نظرات (0)

زندگی می کنم و برایش دلیل هم دارم :
دوست داشتن تو

 

یه وقتایی تو زندگیت میرسه که باید دستتو بزنی زیر چونت و زل بزنی به جریان زندگیت …
بعدشم بگی به درک !

 

اونم خوبه سلام میرسونه
.
.
.
پرکاربرد ترین دروغ پشت تلفن !

 

آدم برفی از خجالت آب شد وقتی که دید کودک گرسنه ای به هویج دماغش زل زده

 

پرسید : خدا را چقدر شناختی ؟
گفتم : آنقدر که هرچه خواستم نشد ، اما هرچه خواست شد

 

 

مهرداد بازدید : 156 نظرات (0)

پر از اشکم ولی میخندم به سختی
به قول فروغ که میگفت :
شهامت میخواهد سرد باشی و گرم بخندی !

 

مورد داشتیم پسره با آرایش رفته بیرون ! خواهرش غیرتی شده ، زدتش !
اصن یه وضعییی که نگو

 

دختر باید خوشگل باشه !
اخلاقش با لواشک و پاستیل و اسمارتیز و آلوچه و آلو جنگلی درست میشه !

 

تحقیقات نشون داده دخترا هرقدر قربون صدقه هم برن و یا محکم تر روبوسی کنن ، همونقدر از همدیگه بدشون میاد

 

پاییز است
باد مى وزد
کسى چه میداند …
شاید امسال ، زمان افتادن من باشد

 

مهرداد بازدید : 170 نظرات (0)

برای دلم گاهی پدر میشوم …
خشمگین میگویم : بس کن تو دیگر بزرگ شده ای !

 

این روزها آنقدر زمین خورده ام که رنگ آسمان را فراموش کرده ام ، بوی خاک گرفته تمام آرزوهایم !

 

اگر سخن چون نقره است ، خاموشی چون زر پر بهاست

 

یه قانونی هست که دخترا دارن به این عنوان :
دیر رسیدن بهتر از زشت رسیدن است !

 

من را به غیر عشق به نامی صدا نکن
غم را دوباره وارد این ماجرا نکن

 

من را به غیر عشق به نامی صدا نکن
غم را دوباره وارد این ماجرا نکن

 

خواستن ، توانستن نیست …
هرچقدر فراموش کردن تو را خواستم ، نتوانستم !

مهرداد بازدید : 154 نظرات (0)

عاشقانه هایی که برایت مینویسم مثل آن قهوه هایی هستند که خورده نمیشوند ، سرد میشوند و باید دورشان ریخت
فنجانت را بده تا دوباره پر کنم

 

یه آدمایی هم هستن اسمشون دوسته …
خودشون دشمن !

 

فاصله بین مشکل و حل آن یک زانو زدن است
ما در مقابل خدا
نه در مقابل مشکل

 

آنقدر دلتنگ تو هستم که اگر نامه رسان گرگ بیابان باشد قدمش را می بوسم

 

شرم میکنم که وزن سیری ام را با ترازوی گرسنه ای بکشم

 

سلامتى اون صبحى که وقتى بیدار میشى خودشو بغل کرده باشى ، نه یادشو …

 

ندیدنت سخت است !
ولی همین که هستی دنیایم زیباست

 

مهرداد بازدید : 155 نظرات (0)

از وقتی رفته ای دست هایم خواب رفته اند
و هر شب خواب دست های تو را می بینند

 

امشب خودم را به باد داده ام !
لحظه ای پنجره را باز کن

 

تنها وظیفه تو در زندگی این باشد : با خودت رو راست باش

 

سلام به اون اهل دلی که بی ریا و با صفاست
قلب پر از محبتش همیشه با یاد خداست
دور باشه از وجودتون هرچی غم و هرچی بلاست
گفتم سلامی عرض کنم نگی فلانی بی وفاست

 

یکی از آرزوهام اینه که خواننده نشم ، این روزا خواننده نشدن خیلی سخته

مهرداد بازدید : 157 نظرات (0)

به سلامتی پسری که گفت :
اگه بمونی میشی مادر دخترم
اگه بری میشی اسم دخترم

 

خدایا هیچوقت لبخند رو از لباى قشنگ اون قشنگى که داره این پیامو میخونه نگیر

 

اگه من و تو دو تا برگ باشیم ، هنگام خزان من زودتر از تو میشکنم تا زمانی که میفتی در آغوش بگیرمت !

 

اوج خوشبختی ست …
وقتی کسی باشد که تو را آنگونه دوست داشته باشد که دلت میخواهد

 

آورده ام شناسنامه ام را به صفحه آخرش یکى دو برگى اضافه کنید
در این روزهایى که این همه میمیرم !

 

گریه هایم تا سحر ، درد نبودن دست هایست که خوابش هست اما خودش نیست !

مهرداد بازدید : 147 نظرات (0)

مشتی از خاک بر میدارم ، شاید …
شاید این همان نیمه ی گمشده ی من باشد که خدا یادش رفته است که خلق کند

 

روزگاری شده که باید تلسکوپ بدست بگیرم و در فاصله های نجومی بدنبال دوست داشتن حقیقی باشیم

 

در …
ادا نکرد آمدنت را !
دخیل پنجره ام

 

راه که میروم پشت سرم را نگاه میکنم ، دیوانه نیستم از پشت خنجر خورده ام

 

آمدن به تو ، نمی آمد !
فراموشت کردم !

 

بهترین جای دنیاست
آغوش چشمانت
آن جا که دلم رویا به پا می کند
در حصار لب هایت
بهشتی به پهنای از بوسه تا عشق !

 

کاش بعضی ها بدونن “مخاطب خاص” شدنشون نتیجه احساسات “خاص” طرف مقابلشونه نه ویژگی های فردیشون !

 

کاش بعضی ها بدونن “مخاطب خاص” شدنشون نتیجه احساسات “خاص” طرف مقابلشونه نه ویژگی های فردیشون !

 

لجبازیه دیرینه ایست …
نه من می توانم کنار بکشم
نه دنیا حاضر است عوض شود !

 

مهرداد بازدید : 168 نظرات (0)

 

سلام بر تو که عاشق سلام بر تو که شیدا/سلام بر تو که خوابی سلام بر تو که رویا
سلام شعر فریبا سلام دلبر زیبا/سلام راوی غم ها سلام عاشق شیدا

.
سلام ای طراوت همیشه! دوست دارانت را دریاب! ما آن بی دلانیم که دل خود را در افق های آبی ات می جوییم!

 

.
سلام
صبحت زیبا چرا من هر صبح خودم را در آینه تو سبز می بینم و تو خودت را در آینه من آبی
بیا برویم باورمان را قدم بزنیم تا شانه های خیابان خیال کنند جنگل و دریا بهم رسیده اند

.

.
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی/آره بازم منم همون بهونه همیشگی
فدایه مهربونیات چه می کنی با سرنوشت/دلم برات تنگ شده بود این نامه و واست نوشت

مهرداد بازدید : 170 نظرات (0)

ایکاش کنارت بودم تا

زیباترین لالایی عاشقانه را برایت زمزمه کنم و تو اسمان قلبم را با مهتاب زیبای چشمانت نور باران کن تا خوابت ببرد

شبت به خیر عزیزم

.

.

.

باز هم شب شدو  و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم
امشب درانتظار یک شب به خیر تا صبح بیدار خواهم ماند اما تو  چشماهای زیبایت را به رویاها بسپار….شب به خیر

.

.

.

باز صدا می زنم تو را …. امشب بازم میسپارمت به اون کسی که تو دیار بی کسی بین همه دلواپسی مونس و همدمم بوده تو رو به من هدیه داده

شب به خیر نازدانه گلم

.

.

.

 

 

تو بخواب نازنینم ….

به جان تمام دلواپسی هایم قسم،

که لحظه ای دیده بر هم ننهم

و نگهبان تمام غزل های بر باد رفته باشم

قول می دهم یک مو نیز از سر قاصدک رویاهایت کم نشود ،

تو بخواب نازنینم ….شب به خیر

.

.

.

 

 

خوابی؟دلم می خواد آروم خوابیده باشی، بی ترس، بی دلهره، بی دلتنگی

دلم می خواد وقتی خوابی اونجا باشم، دم در وایسم، سرمو بچسبونم به چارچوب، نگات کنم

خوب بخوابی گلم

خوابای رنگی ببینی

 

مهرداد بازدید : 174 نظرات (0)

راه میروم و شهر زیر پایم تمام میشود ولی تو …
هیچ کجا نیستی !

 

ما به جمله ی همیشه حق با “مشتری” است اعتراض داریم !
امضا : جمعی از سیارات منظومه شمسی

 

خونه وقتی مامان نیست مثل کامپیوتریه که به اینترنت وصل نیست

 

لذتی که تو دیدن عکس شناسنامه ی بعضیا هست تو دیدن کارتون شرک نیست

 

نفس نیستی …
اما نفسم بی تو میگیره !

مهرداد بازدید : 145 نظرات (0)

همه ی یهویی ها خوبن !
یهویی بغل کردن
یهویی بوسیدن
یهویی دیدن
یهویی دوس داشتن
یهویی عاشق شدن
اما …
امان از یهویی رفتن

 

ندیدنت سخت است !
ولی همین که هستی دنیایم زیباست

 

گر بخواهم گل بروید بعد از این از سینه ام
صبر باید کرد تا سنگ مزارى بشکند

 

آدم دوس داره گاهی غرق شه
غرق شدن همیشه تو آب نیست ، تو غصه نیست ، تو خیال نیست
آدم دوست داره گاهی تو یه آغوش غرق شه

 

زندگی باور میخواهد آن هم از جنس “امید”
که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد
یک امید قلبی به تو گوید که خدا هست هنوز

 

مهرداد بازدید : 187 نظرات (0)

مهر ، آبان ، آذر
نه هرگز !
به پای سردی نگاه تو نمی رسند

 

وقت کردی برایم پیامکی بفرست
و فکر کن به پرنده ای که روزی میخواست آغوشت آشیانه اش باشد

 

به سراغ من اگر می آیی ، نرم و سهراب وار بیا
مبادا پر کشد کبوتر تنهایی من !

 

سالهاست که معنای این را نفهمیده ام “رفت و آمد” یا “آمد و رفت” ؟
آدمها می روند که برگردند ، یا می آیند که بروند ؟

 

در رفاقت تنها مادرم برنده شد چون شیری که به من داد پس نگرفت ‏‏!

 

هرگز منتظر فردای خیالی نباش ، سهمت را از شادی های زندگی ٬ همین امروز بگیر

 


عشق : پر !
وفا : پر !
اعتماد : پر !
دل ها : پر پر !
دیگر کلاغ پر بازی کودکانه نیست !

 

درد دارد وقتی بفهمی برای عشقت کم هستی !

 

بهترین پیام دنیا : یا بمان و امید فردایم باش یا دیروزم را برگردان و برو

مهرداد بازدید : 773 نظرات (0)

حس قشنگی ست …
بودن انسان هایی که به یک چشم بر هم زدن دلت را پر از حس زیبای به پرواز در آمدن ، میکنند

 

در تو صیادى ست با آب و دانه و هزار چاقوى تیز
و در من حماقتى گنجشک وار که آسوده مى کشاندم بر بام تو !

 

وقتی نباشی
فرقی نمی کند که شنبه است یا سه شنبه …
تمام روزها جمعه است
و زندگی تعطیل !

 

آسمان زیباست ، ولی نباید بیش از حد سر به هوا بود

 

میگذارم و میروم ، نه اینکه دوستت نداشته باشم ، چون از نخودی بودن متنفرم

 

تبعید یعنی سردی و غربتی مملو دور از دست های گرم تو

 

چشم به راه که باشی
انتظار تو را می خورد
خوره تو می شود
به هر تلنگری می شکنی
و در ثانیه ها تکرار می شوی
ولو اینکه بدانی معجزه نمی شود

 

ویاهای کوچک را آرزو نکن ، برای تکان دادن قلبت به اندازه کافی قدرت ندارند

مهرداد بازدید : 202 نظرات (0)

چنان عشقت به جانم آتش افروخت
که تا صبح قیامت بایدم سوخت

 

خیالت معجزه ای است !
هر روز غرقش می شوم و نمی میرم

 

گاهی لجم میگیرد از عاشقانه ها !
اصلا سرودن نمی خواهد ، یکی هست …
که ماندن بلد نیست دیگر

 

کاش زندگی هم دکمه پاور داشت !

 

به سلامتى حرفاى دلم که فقط به تو گفتم

تعداد صفحات : 5

درباره ما
Profile Pic
پیغام مدیریت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازدیدكننده گرامی ، به وبلاگ*smscut*خوش آمدید . لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وبلاگ ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید و به ما در بهتر شدن كیفیت مطالب وبلاگ یاری رسانید . برای سریع تر رسیدن به مطلب مورد نظر از آرشیو موضوعی استفاده كنید همچنین میتونید به ارشیو مراجعه كنید. برای تبادل لینك از طریق نظرات به ما اطلاع دهید. با تشکر مدیر وبلاگ.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 194
  • کل نظرات : 17
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 72
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 97
  • بازدید ماه : 202
  • بازدید سال : 693
  • بازدید کلی : 133,686