هیچ کس نفهمید که خدا هم تنهائیش را فریاد میزند : قل هو الله و احد
گاهی از دور میبینمت و مطمئن تر میشوم که “دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست” ، هیچ چیز
کاش به قیمت لبریز کردن دیگران از غصه ، خودمان را خالى نکنیم
مگر تو باران را دوست نداشتی ؟
برگرد و ببین آسمان چشمانم را برایت بارانی کردم
و صدایی که هم اکنون نمی شنوید …
سکوت یک مرد دلتنگ است !
قهوه هم طعم عسل میدهد وقتی تو آنطرف میز نشسته باشی