loading...
***جدید ترین اس ام اس ها***
مهرداد بازدید : 360 نظرات (3)

روزی تو خواهی آمد
از کوچه های باران
تا از دلم بشویی
غمهای روزگاران

 

زان لب اگر کامم دهی
یا آنکه دشنامم دهی
با این خوشم با آن خوشم
با هرچه خوش داری خوشم !

 

می گویی خیاطی نمی دانی
اما نگاهت را که به من می دوزی
به زمین وصله می شوم …

 

تنهایی را سربازی فهمید که مرخصی داشت اما جایی برای رفتن نداشت

 

هنوز هم ماه زیبای من تویی ، ای همه ی من !
من ز تو جان می گیرم
گر نباری به تن تب زده ام
می میرم

 

تحمل میکنم بی تو بودن را به هر سختی
به شرطی که بدانم شاد و خوشبختی

 

دیشب که سکوت خانه دق مرگم کرد
وابستگی ام را به تو باور کردم

 

شهامت میخواهد ، دوست داشتن کسی که هیچ وقت ، هیچ زمان سهم تو نخواهد شد !

مهرداد بازدید : 307 نظرات (0)

دیشب اینترنتم قطع شد
رفتم یه ذره با خانواده نشستم ، باهاشون آشنا شدم
به نظر آدمای خوبی میان !

 

نشنیدن صدایت بهانه است …
فریاد نزن ، نزدیکتر بیا

 

شعر که می خوانم …
چشمانت را نبند !
تو که می دانی …
حافظه خوبی ندارم !

 

هیچ وقت زنها را دست کم نگیرید
تنها موجوداتی هستند که بچه را تبدیل به مرد و مرد را تبدیل به بچه می کنند !

 

همه رفتند از این خانه ولی غصه نرفت
این یار قدیمی چه وفایی دارد

مهرداد بازدید : 215 نظرات (0)

این روزهایم به تظاهر می گذرد …
تظاهر به بی تفاوتی
تظاهر به بی خیالی
به شادی
به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیست …
اما …
چه سخت می کاهد از جانم این “نمایش”

 

خوبی را آرزو میکنم برای آنهایی که یاد نگرفتند بد باشند

 

از هر طرفی رفت دلم ، راه به غم بود
یک کوچه بن بست در این شهر ندیدم

 

نه مژده ای
نه مسیحا نفسی
و نه آمدنی
این شد که به فال بی اعتقادم

 

خیلی دلتنگتم ، اما …
نمیدانم “خیلی” را چگونه بنویسم که “خیلی” دیده شود

 

من نمیدانم گناه ماهی های برکه چیست
ماه لبخندش را گرفت از آنها وقتی تو رفتی !

 

چشمانت همرنگ قهوه است ، تلخ اما …
اعتیاد آور

مهرداد بازدید : 213 نظرات (0)

در بازگشت از زیارت “تنهایی” خنده سوغات بیاور ، من هم پیش پایت “سکوت” را سر می برم

 

سرگیجه بهانه بود ، میخواستم با تمام وجودم احساس کنم تکیه گاهمی !

 

خال دل را حکم کردم تا بدانی ای دوست
در قمار با تو بودن ، هستی ام را میگذارم

مهرداد بازدید : 229 نظرات (0)

“من بی تو” موسای بی عصاست
مبعوث شده در سرزمینی که مردمانش عشق را ایمان نیاورده اند هنوز !

 

دردهایت را به من بده ، همه اش را نه !
کمی هم برای خودت نگه دار تا رفیق نیمه راه نباشی

مهرداد بازدید : 188 نظرات (0)

دستم را بگیر !
بگذار این بار تنهایی مرا با خود نبرد

 

شبی دست از سرم بردار
و سر برشانه ام بگذار
لطفا …

 

چه شب سردیست …
انگار کسی در دنیا نیست
یا شاید هم من در دنیای کسی نیستم

 

خورشید من ، نپرس چرا کوچک است دل
دریا که شد اسیر تو ، تبخیر می شود !

مهرداد بازدید : 193 نظرات (0)

گاهی “دوست داشتن” پنهان بماند قشنگ تر است
دوست داشتن را باید کشف کرد ، درک کرد و از آن لذت برد

 

نمیدانم کجای بازی ما اشتباه بود که دیگر تو همبازی من نیستی و من هنوز گرگم به هوای تو

 

بیا …
پاییز را تحویل نگرفتی ، زمستان شد !

 

کسی نشانی بهشت را نداشت …
و خداوند “مادر” را آفرید !

 

دلتنگی یعنی :
اگر تمام روز را هم خندیده باشی …
شب بالشتت خیس است

مهرداد بازدید : 193 نظرات (0)

این چیست که چون دلهره افتاده به جانم
حال همه خوب است ، من اما نگرانم
ای عشق ! مرا بیشتر از پیش بمیران
آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم

 

چو قلب شب تاریک تنهایی هایم دوستت دارم
چو بامداد خوش دوستت دارم
به یاد تو و یادهایت شب نشستم بیدار
چه خواب باشم چه بیدار باشم دوستت دارم

 

بگذار زمستان زمینگیر شود ، آمدن بهار دردی از من دوا نمیکند وقتی حضور همیشه بهارم را کم دارم

 

زمستان سرد نیست
درد است
وقتی دست هایم
تنها خودم را به آغوش می کشند !

 

دیروز : ما دو تا
امروز : من یکی ولی شما دو تا
فردا : بازم من یکی ولی شما سه تا
غم انگیزه ، نه ؟

مهرداد بازدید : 170 نظرات (0)

نه کسی منتظر است …
نه کسی چشم به راه …
نه خیال گذر از کوچه ی ما دارد ماه
بین عاشق شدن و مرگ مگر فرقی هست ؟
وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه

 

زن نیستم اگر زنانه پای عشقم نایستم
از قبیله زلیخا آمده ام
آنقدر عشقت را جار می زنم تا خدا برایم کف بزند
مردانه دوستم داری ؟

 

تو روزگاری که هر لحظه اش دل شکستن است ، از داشتن قلب های سنگی دیگران تعجب نکنید !

 

آسمان گفت که امشب ، شب توست
سرخی صورت گل ، از تب توست
آنچه تا عشق مرا بالا برد
بوسه گاهیست که نامش لب توست

 

حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم
آخ ، تا می بینمت ، یک جور دیگر می شوم

 

دلم از درد دنیا تنگ تنگ است

چرا درها به رویم سنگ سنگ است

در این دنیا ندیدم روز خوبی

چقدر رفتن از این دنیا قشنگ است

 

قلبم درد میگیرد و من لبخند میزنم !
یادگار توست

 

روزی خواهیم فهمید از زندگی هیچ نداریم جز خاطره ای که رهایمان نمیکند

 

این چیست که چون دلهره افتاده به جانم
حال همه خوب است ، من اما نگرانم
ای عشق ! مرا بیشتر از پیش بمیران
آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم

مهرداد بازدید : 164 نظرات (0)

روزی مجنون از روی سجاده شخصی عبور کرد
مرد نماز را شکست و گفت : مردک در حال راز و نیاز با خدا بودم ، تو چگونه این رشته را بریدی
مجنون لبخندی زد گفت : من عاشق دختری هستم تو را ندیدم ، تو عاشق خدایی و مرا دیدی ؟

 

قسمت نشد دستشو بگیرم ، اما اون روزای آخر خوب مچشو گرفتم !

 

آنانی که تو را به خاطر هیچ خواسته ای دوست دارند به خاطر بسپار

مهرداد بازدید : 162 نظرات (0)

خواستن “هرگز” توانستن نیست
سالهاست که بی وقفه “خواستم” اما حتی یه لحظه “نتوانستم” !

 

مهربانم ، این منم که در هوایت می پرم ، شلیک نکن !

 

کاش میدانستم چطور به صبح برسانم تمام شبهایی را که با رفتنت یلدا شدند

مهرداد بازدید : 190 نظرات (0)

و غمگین که باشی …
جهان با در بسته فرقی ندارد !

 

باران فقط …
همین جایی از قصه ، که من ایستاده ام می بارد !
دو قدم این طرف تر
دو قدم آن طرف تر
همیشه آفتاب است

 

اگر روزی رسیدی که من نبودم ، تمام وصیتم به تو این است
“خوب بمان” از آن خوب هایی که من عاشقش بودم

مهرداد بازدید : 185 نظرات (0)

از سرمای زمستان نمی ترسم …
وقتی به تو گرم است “دلم”

 

دارم به اجزای تشکیل دهنده ام تجزیه میشوم !
آب
باد
خاک
و این آتش که تو به جانم انداخته ای

 

همیشه در دل همدیگریم و دور از هم
چقدر خاطره داریم با مرور از هم

 

با حس ویرانی بیا …
تا بشکند دیوار من !

مهرداد بازدید : 175 نظرات (0)

به سلامتی کسی که همیشه آخر اس ام اس هاش اسمشو می نویسه
چون میدونه هیشکی شمارشو Save نکرده

 

دلتنگی یعنی :
اگر تمام روز را هم خندیده باشی …
شب بالشتت خیس است

مهرداد بازدید : 169 نظرات (0)

نمیدانم کجای بازی ما اشتباه بود که دیگر تو همبازی من نیستی و من هنوز گرگم به هوای تو

 

هیچگاه در فشار زندگی اندوهگین مشو ، شاید خداست که در آغوشش میفشاردت

مهرداد بازدید : 158 نظرات (0)

بهشت لبانت چقدر هوس انگیز است !
بعضی وقتها هوس چیدن به سرم میزند
دست خودم نیست
حوای دلم ، آدم شدنی نیست

 

من به زنجیر وفای تو اسیرم چه کنم
گر نیایی به خدا بی تو بمیرم چه کنم
در هوای غم عشق تو ز خود بی خبرم
که من از عشق تو محتاج و فقیرم چه کنم

 

بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد
نامه ی دل سوخت و خاکسترش را باد برد
یاد آن ایام کوتاه غزل خوانی بخیر
گوییا آن یار ، آن ایام را از یاد برد !

مهرداد بازدید : 157 نظرات (0)

مهربان …
بنشین ، آفتاب دم کرده ام ، کمی نان و تکه ای محبت !
لقمه بگیرم برایت ؟

 

هیچ رقیبی ندارم جز آینه که هر روز تو را نگاه می کند
او را هم یک روز شکست خواهم داد

 

سپردمت به خدا …
خدایی که هیچ وقت تو رو نسپرد به من !

مهرداد بازدید : 144 نظرات (0)

ماه من ، ماهک من
در کدامین شب تقدیرم بجویمت که آسمان تقدیرم همیشه بارانی است

 

ساکت نیستم
لبهایم هم نسوخته است
تنها تمام من تاول زده از آشی که نخورده ام

 

کاش برایم کمی حرف می زدی !
این روزها دلم صدای تو را کم دارد
صدای پای بهار شنیده می شود
اما دل من بهاری جداگانه می خواهد

 

پنجره های عالم را خواهم شکست گر بدانم غروب را با دلگیری به تماشا نشسته ای


مهرداد بازدید : 177 نظرات (0)

دیشب خیال روی تو در خاطرم شکفت
چشم دلم پر اشک و دو چشم تو بود که خفت
دنیا وفا نکرده به کس ، پس وفا مخواه
این بود آن سخن که به گوشم فرشته گفت

 

نیمکت ها هم عاشق میشوند !
اگر قصد ماندن ندارید ، یادگاری ننویسید

 

خاطر کسی اگر عزیز باشد
خاطره اش اما …
قاتل جان می شود

مهرداد بازدید : 160 نظرات (0)

آن روز که همدیگر را یافتیم ، یافتنمان هنر نبود !
هنر این است همدیگر را گم نکنیم

 

به نفسهای خسته ام نگاه نکن ، تو را که داشته باشم تمام دنیا را پیاده میدوم

 

 

مهرداد بازدید : 168 نظرات (0)

بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد
نامه ی دل سوخت و خاکسترش را باد برد
یاد آن ایام کوتاه غزل خوانی بخیر
گوییا آن یار ، آن ایام را از یاد برد !

 

از فردا بیشتر مواظب خودت باش
تقاص اشک های امشب من سنگین تر از تمام روزهایی است که عاشقانه گریه کردم

 

کفش های کهنه را دور نیندازیم ، شاید یک روز به کوچه های قدیمی برگردیم

مهرداد بازدید : 163 نظرات (0)

پنجره های عالم را خواهم شکست گر بدانم غروب را با دلگیری به تماشا نشسته ای


 

بهشت لبانت چقدر هوس انگیز است !
بعضی وقتها هوس چیدن به سرم میزند
دست خودم نیست
حوای دلم ، آدم شدنی نیست

 

من به زنجیر وفای تو اسیرم چه کنم
گر نیایی به خدا بی تو بمیرم چه کنم
در هوای غم عشق تو ز خود بی خبرم
که من از عشق تو محتاج و فقیرم چه کنم

مهرداد بازدید : 174 نظرات (0)

کافیست جای زخمت را بلد باشند ، از اعلاترین نمک برایت مرحم میسازند همان هایی که تا دیروز برایشان از جان مایه میگذاشتی

 

در جمله ، من به تو هرگز نمی رسم
فعل و فاعل و مفعول تویی
مابقی حرف اضافه است !

 

غربت …
تبعید من است از تو

 

نگران نباش !
اشیاء گمشده پیدا می شوند الا دلی که خودش را گم و گور کرده باشد

مهرداد بازدید : 161 نظرات (0)

دلتنگیهایم شد بغض ، بغضم شد های های گریه ، گریه هام شد ممتد و انتظار شد جاده ای بی انتها ، کجایی ؟

 

امشب یک جمله ی تلخ ، مهمان من باش !
بگذار یادم نرود که مرا در شبی رو به انتهای پاییز ، به هیچ خدایی نسپردی و رفتی

 

در کتاب واژه ها زیباترین معنا تویی
من چگونه در کتاب عشق تو معنا شوم ؟
از تو گفتن کار هر کس نیست ای بالاترین
من برای گفتنت باید که مولانا شوم

 

چشم بسته از فرسنگ ها می شناسمت !
این تلاشت برای گم شدن مرا می خنداند

 

وااااای دنیا خستم کردی !
بسه دیگه ، باشه بابا قبوله ، من و تنهاییم ، شما همه !

مهرداد بازدید : 169 نظرات (0)

مثل چینی بند زده است دلم !
مدتی ملایم تر باش

 

سکوت می کنم که آرامشت بهم نریزد ، من فقط به بودنت قانعم

 

با دستان خالی از دنیا خواهم رفت ، نباید نگران باشم چون حداقل با دلی پر میروم !

 

چه معنی دارد ؟ زندگی !
وقتی که هیچ اتفاقی ، “من” و “تو” را سر راه هم قرار نمی دهد

مهرداد بازدید : 159 نظرات (0)

همیشه عاشق رنگهای شاد بودم
ولی با دیدن چشمانت ، سیاهی زیباترین رنگ روزگارم شد

 

خیلی دردناکه ، اینکه مرتب باید خودت رو به دیگری یادآوری کنی تا فراموش نشی !

 

سلامت پسری که تیپ و قیافش به روزه ، ولی غیرتش مال زمان پدرشه

 

و درخت هم که باشی من دارکوبی می شوم …
که هفتاد و سه بار در دقیقه تو را می بوسد

مهرداد بازدید : 176 نظرات (0)

ای هد هد صبا به سبا میفرستمت
بنگر که از کجا به کجا میفرستمت
حیف است طایری چو تو در خاک دان غم
زین جا به آشیان وفا میفرستمت

 

برای کسی که رفتنیست راه ر باز کن ، وَاِلا از روی جنازه ات میگذرد

 

کمی ببار بر من !
این صحرا به قطره ای سبز می شود

 

از زندگی افتاده ام ، چشمهایت چتر نجات من است ، بازشان کن تا نمیرم

 

پیری مانع از عشق نیست اما عشق تا حدی مانع از پیریست

 

وقت تلاقی چشمانمان ، گونه هایت گل می اندازد
این زیباترین گل دنیاست

 

عشق صدای سازگار است و بلای ماندگار !

 

من از آن روز که در بند توام آزادم

 

در انبوه لحظه ها یاد تو همیشگیست
من قانون به یاد ماندت را تنها برای لحظه ای از یاد خواهم برد که مرده باشم

 

در انبوه لحظه ها یاد تو همیشگیست
من قانون به یاد ماندت را تنها برای لحظه ای از یاد خواهم برد که مرده باشم

 

چقدر سخت است …
به اشتراک گذاشتن دردی که فقط با “یک نفر” درمان میشود !

 

دوست داشتن تو خرج دارد ، دل مایه دار می خواهد !

مهرداد بازدید : 177 نظرات (0)

دل در خیال رفتن …
و من فکر ماندن
او پخته راه است و …
من خام رسیدن

 

عشق یک اتفاق است ، نه انتخاب
اگر انتخاب باشد ، با یک اتفاق از بین می رود

 

یادم نمیکنی و زیادم نمیروی
یادت بخیر باد ، فراموشکار من

 

وقتی آدمها طوری رفتار میکنند که گویی دوستتان ندارند ، باورشان کنید …
واقعا ندارند !

مهرداد بازدید : 162 نظرات (0)

دیگه از چشم افتادی ! می فهمی ؟
صاف افتادی تو قلبم

 

بعضی عشق ها آتشین اما کم عمق و سطحی هستند
گردبادی برپا می کنند و زود هم سرد می شوند
اما بعضی عشق ها عمیق است و ملایم
باید به خودت زمان بدهی تا متوجه شوی متعلق به کدام گروه است

 

یادت آنقدر شیرین است که بعد از تو ، تمام قهوه هایم را تلخ میخورم

مهرداد بازدید : 162 نظرات (0)

نگران نباش !
اشیاء گمشده پیدا می شوند الا دلی که خودش را گم و گور کرده باشد

 

خوب بودن اتفاقی نیست !
معنی لحظه لحظه بودن توست که بی توقع میخندی و بی وقفه حضور داری ، فقط مبادا فراموش کنی که عزیز دلمی

 

تنهایی های من دو نفره است …
یا با تو
یا با خیال تو

مهرداد بازدید : 151 نظرات (0)

بهشت باید جایی شبیه آغوش تو باشد

 

سوزش شلاقی که بیدارم کند بهتر از نوازش دستی ست که خوابم کند !

 

یکم بیشتر هوای اینایی که الکی زیاد میخندن و میخندونن رو داشته باشید
اینا تو تنهایشون بیشتر غصه می خورن

 

به سلامتی زنجیر
نه به خاطر اینکه درازه
به خاطر اینکه همشون با همن

 

به جایی رسیده ام که آرزو میکنم کاش خودم را جایی جا بگذارم و برگردم ، ببینم که نیستم !

 

هوایش را داشته باش …
دلم را می گویم !
قول می دهم برای تو باشد
همه ی عاشقی اش

 

وحشت از دوری ندارم ، فاصله یعنی علاقه …

 

سلامتی مورچه که هر کوفتی که پیدا میکنه رفیقاشم خبر میکنه

 

گاهی وقتا برا بودن با کسی اینقدر میدوی که دیگه توان موندن کنارشو نداری

 

و من نماز آیات می خوانم هراس ندیدنت را …

 

آدم های یکدنده ، همیشه سرعتشان کم است

 

پشت پلکهایم نام تو را نوشتم ، تا وقتی چشمهایم را بر روی کسی میبندم ، بداند چرا !

 

جهان خالی تر از آن است که جای خالی تو را حس نکنم و خیال کن چه خالی شده ام وقتی حتی خیالت هم سهم دیگران شده باشد !

مهرداد بازدید : 158 نظرات (0)

جای تو خالیست …
خالی تر از سفره ی دل کودکی که تازه متولد شده است

 

سالها بعد چنین میگویند :
عشق سرگرمی ایام فراغت بوده است

 

هرگز گم ات نمی کنم
همین که ردپای خودم را دنبال کنم به تو می رسم !

 

تندرستی پاداش نیک زیستی ست

 

از چشم خواب می رود
و از جاده ، تو
و آدم پیر می شود …

 

حقیقت تلخ است !
هر چقدر خاکی تر باشی پر ملات تر آسفالتت میکنند

مهرداد بازدید : 157 نظرات (0)

چه گره ی کوری به زندگیت انداخته ام که فقط “من” باید از سرت باز شوم ؟

 

به اقیانوس آرام هم غرق که باشم طوفان نگاهت منجمدم میکند !
گلهای بوسه را بر لبم بکار
میخواهم اقیانوسی از اطلس شوم

 

به کلاغها بگویید قصه ی من اینجا تمام شد …
یکی “بود و نبود” مرا با خود برد

 

پانتومیم وجودم این روزها گوشه گیر شده است
دلش گرفته از آدم ها

 

فقط یک بار می توان در طول عمر عاشق شد
دفعه ی دوم دیگه خبری از جنس اصل نیست !

مهرداد بازدید : 146 نظرات (0)

آدم ها یک بار عمیقا عاشق می شوند
چون فقط یک بار نمی ترسند که همه چیز خود را از دست بدهند
اما بعد از همان یک بار ترس ها آنقدر عمیق می شوند که عشق دیگر دور می ایستد
(آلبر کامو)

 

ای که از کوچه ی معشوقه ی ما میگذری !
بر حذر باش که سر ، می شکند دیوارش

 

دلتنگت که میشوم ، تنها پناهم عکس های توست ، چقدر خوب نگاهم میکنی !

مهرداد بازدید : 160 نظرات (0)

آدم چه صبورانه بعضی دردها را تحمل میکند
بی آنکه بداند حق است یا ستم

 

گاهی به خاک سپردن یک جسد از خواباندن یک قاب عکس آسان تر است !
“لعنت به خاطرات”

 

غم اگه نوشتنی بود
اگه غصه گفتنی بود
من هزار تا قصه داشتم !

مهرداد بازدید : 761 نظرات (0)

بیخودی همه چیز را گردن “فاصله” نینداز ، وقتی احساست هزار بار دورتر است از من تا خودت

 

بگذار مچاله و خیس در آغوشت بمانم ، از پهن شدن در بند خاطرات بیزارم

 

خواهر کوچیکم ازم پرسید معنی عشق چیه ؟ !
گفتم عشق یعنی تو هر روز از کوله پشتی ام شکلات بر میداری و من فردا باز شکلات را همان جا میگذارم !

مهرداد بازدید : 762 نظرات (0)

همه چیز را میتوان حاشا کرد جز …
عطر آنکه دوستش داری

 

بیادت هستم حتی اگر دنیا با تمام ناخوشی هایش بخواهد سرگرمم کند !

 

دوسش داری ؟ !
پس یادت باشه !
فقط دوست داشتن کافی نیست ، عشق مراقبت می خواد !

 

از چه مینالی دلم ؟
فصل برداشتت است …
آری
این است حاصل عاشقانه هایت
تنهایی

 

مهرداد بازدید : 803 نظرات (0)

تو یک چای برایم بریز
و من دنیایی را به پایت …

 

خوش به حال لاک پشت ها ، حداقل عشقشون آروم آروم ترکشون میکنه

 

یا می گذری از من ، یا راه نمی آیی
چون قد بلند خود ، کوتاه نمی آیی

 

عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم !
شاید این بوسه به نفرت برسد …
شاید عشق

 

سخن بی تو مگر جای شنیدن دارد ؟
نفسم بی تو کجا نای دمیدن دارد ؟
علت کوری یعقوب نبی معلوم است
شهر بی دوست مگر ارزش دیدن دارد ؟

تعداد صفحات : 4

درباره ما
Profile Pic
پیغام مدیریت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازدیدكننده گرامی ، به وبلاگ*smscut*خوش آمدید . لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وبلاگ ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید و به ما در بهتر شدن كیفیت مطالب وبلاگ یاری رسانید . برای سریع تر رسیدن به مطلب مورد نظر از آرشیو موضوعی استفاده كنید همچنین میتونید به ارشیو مراجعه كنید. برای تبادل لینك از طریق نظرات به ما اطلاع دهید. با تشکر مدیر وبلاگ.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 194
  • کل نظرات : 17
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 77
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 102
  • بازدید ماه : 207
  • بازدید سال : 698
  • بازدید کلی : 133,691