نگران نباش ، تنها نیستم
خیالت همیشه با من است
دستهایم را محکمتر فشار بده نازنینم ، اینجا خیلی ها سر جدایی تو و من شرط بسته اند
عاقبت پاسخ نامه هایم را داد ، نوشته بود : عاشق پستچی شدم
نپرس از نبودنم این روزها ، خودم هم به طرزی عجیب مزاحم خودم هستم !
خواستن تو برای من ، خواستن همان سیبی بود که آدمی را آواره ی زمین کرد
تلخی قصه آنجاست …
وقتی دلم “سوخت” ، دلش “خنک” شد