با من چه کردی ؟ هرکه مرا دید تو را نفرین کرد …
گاهی صعودی گاهی نزولی ، گاهی هم از روی عادت ، اما هرچه هست همیشه هست …
“دوست داشتنم برای تو
هرچه میسوزم تو میگویى کم است
قصه ام ورد تمام عالم است
پس چرا آزردنم را دوست دارى
حسرت و غم خوردنم را دوست دارى ؟
دیگه دارم به کفشاتم حسادت میکنم ، آخه اونا با تو قدم میزنن ولی من در حسرت دیدار تو
عاقبت قهر از خانه در کشورهای مختلف :
ژاپن : دانشمند
آمریکا : دزد و قاچاقی
برزیل : فوتبالیست
ایران : خواننده !
عشق با پیچ و خمش خوب به من فهمانده
دوستت دارم ، آذوقه ی راه است فقط
از استاد علوم پرسیدند عشق چیست ؟ گفت : عشق تنها عنصری هست که بدون اکسیژن میسوزاند