اگر بزرگی و شکوه خود را در آینه چشمانم می دیدی دیگر خود را برای کس دیگری کوچک نمی کردی !
درد داره …
تو باشی
من هم باشم
اما قسمت نباشه
اگر کسی بهت گفت دوستت دارم تحقیق کن ، شاید تکه کلامش باشه !
امتداد بازوانت می شود انتهای دلدادگی ، می شود همان گوشه دنجی که راحت می توان جان داد
از میان دو کلمه “انسان” و “انسانیت”
اولی در میان کوچه ها و دومی در لابلای کتاب ها سرگردان است
(ویکتور هوگو)
کاش می شد تو را میان آدمها قسمت کرد ، حتما یک مژه ات سهم من می شد
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
هر آنچه دیده بیند ، دل کند یاد