رفتم تو کوه داد زدم، از من خوشگل تر وجود نداره؟ صدا اومد نداره نداره نداره، هیچی دیگه مطمین شدم برگشتم!

پیرزنه میره دکتر، دکتر بهش میگه: مادرجان با خودت چیکار کردی که هم چربی داری هم قند؟ پیرزنه میگه: مادرجون یه کیسه برنج هم دارم فقط عروسم نفهمه!

هیشکی هم عاشقم نمیشه، حالا تنها می مونم زیاد مهم نیست، میترسم این همه کمالات و زیبایی هدر بره!!!

بدترین قسمت دیدن یه آشنا توی تاکسی اضطرابیه که تا مشخص شدن شخص حساب کننده ی کرایه ادامه داره و مدام ذهنتو درگیر میکنه

داشتم خواب میدیدم یهو موبایلم آلارم داد، قطعش کردم باز خوابیدم؛ یارو تو خواب گفت کی بود؟ گفتم هیچی بابا آلارم بود

لذت وقتی که یه بچه ی کوچیک دستاشو دراز میکنه سمتت یعنی بغلم کن، هیچی اندازه ی این حال نمیده به آدم

خانومای عزیز: وقتی یه کاری رو به آقایون میدین که انجام بدن، حتما انجامش میدن! نیازی نیست هر ۶ ماه یک بار یادآوریش کنین

من حتی رفتم اساسنامه ی اتحادیه صنف آرایشگر و سلمانی رو خوندم ولی توش به اینکه سلمونیا باید تو یه شیشه پر الکل یه مار بذارن اشاره ی نشده بود

به دلم نشستی ولی دو زانو! معذب نباش، برو عقب قشنگ تکیه بده، پاهاتم دراز کن، این دل فقط جای توئه

مادر خطاب به پسرش: نیوتن رو میشناسی؟

پسر: نه کی هست؟

مادر: اگه به درسات بیشتر توجه میکردی میشناختیش!

پسر: خیلی خب، پارمیدارو میشناسی؟

مادر: نه

پسر: اگه به شوهرت بیشتر توجه میکردی حتما میشناختیش!!!!

جونم بسته به جونت تا ابد پیشت می مونم / واسه من خیلی عزیزی دوست دارم میدونی / آخه خیلی مهربونی دوست دارم همیشه واسه من عزیز جونی / دورت بگردم تنهاییه دردم کاشکی بگیری دستای سردم / دوست دارم کنارت باشم تا ابد من / یارت باشم توو این فصل خزون دوست دارم بهارم بشی / 

شد کوچه به کوچه در جستجو عاشق او، شد با شب و گریه روبرو عاشق او، پایان حکایتم شنیدن دارد، من عاشق او بودمو او عاشق او

چه زیباست در شب مهتابی دیدن یار، چه کنم دیوار بلند اس و نگهبان بسیار، دل به دل سپردن کار هر دلدار نیست، من به تو جان میسپارم دل که قابل دار نیست

یک نامه ی خاموش برایم بفرست، از حرف، پرم برایم گوش بفرست، دلتنگم از دوری یار، لطفا برایم آغوش بفرست

خواهم ز خدا که بی وفایم نکند، غرق گنهم ولی رهایم نکند، یک خواسته دارم ز خدای متعال، در هر دو جهان از تو جدایم نکند

قشنگه لحظه هام وقتی خودم رو از تو میدونم، کنارت مثل یه سایه همیشه با تو می مونم، دوستت دارم با اینکه میدونم دیگه دوستم نداری، چرا؟

صفای باطنت را دوست دارم، کلام و ظاهرت را دوست دارم، تو گرچه دوری از من ای عزیز، وفای حاضرت را دوست دارم

کمی مراقب خودت باش، فقط به خاطر من ای کاش قلبت یه کم حس منو داشت، یکی بی تو تمومه دنیاش عزیزم نگاه بکن دیوونگیمو، میخوام تموم زندگیمو بدم به دستت عزیزم، هر چی دارم به پات بریزم، عشق من به همه عالمو آدم ثابت میکنم که دوستت دارم .

تو چه باشی چه نباشی

نور زندگی میپاشی

فکر صبح و ظهر و شامی

همه کسب و کار مایی

مثل جای دست شاعر

کاغذا رو میسوزونی

مثل انگشتای نقاش

خواب رنگارو میدونی

امشب هیچی نمیخواهم نه آغوشت را نه نوازش عاشقانه ات را نه بوسه های شیرینت را، فقط بیا میخواهم تا سحر به چشمان زیبایت خیره بمانم همین کافی ست برای آرامش قلب بی قرارم، تو فقط بیا

یه وقتایی باید رفت، اونم با پای خودت باید جاتو تو زندگی بعضی ها خالی کنی، درسته تو شلوغیاشون متوجه نمیشن چی میشه، ولی بدون یه روزی یه جای یه زمانی بدجور یادت میافتن که دیگه دیره خیلی دیره

عاشق خیره شدن توو چشمای توام، عاشق حس کردن عطر موهای توام، توی این دیوونگی من خودم پای توام، من تو دنیای توام محو چشمای توام

محکمتر از آنم که برای تنها نبودنم آنچه را که اسمش غرور گذاشته ام برایت به زمین بکوبم، احساس من قیمتی داشت که تو برای پرداخت آن فقیر بودی، خیلی فقیر

تورو آرزو نکردم ته جاده، آخه حتی آرزوتم واسه من خیلی زیاده، تو رو آرزو نکردم این یعنی نهایت درد، خیلی چیزا هست توی دنیا که نمیشه آرزو کرد

دوست دارم لحظه های بودنت همراه هم، لحظه های دیدنت، با هم پریدن، پای هم.... چشم خسته ام در انتظارت جان من، تا سحر بیدار میمانن ببین مهرسای من

خدایا

اگه قرار باشه امشب ازت چیزی بخوام، اون چیز نه پوله... نه شهرت... نه سلامتی! فقط کسی که دوسش دارمو ازم نگیر، با هر چیزی که میخوایی امتحانم کن، ولی با اون نه، همین